انتحاری / Suicide

هر که دارد هوس کرب و بلا ، بسم الله...

انتحاری / Suicide

هر که دارد هوس کرب و بلا ، بسم الله...

love/عشق

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: "با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت است و با عشق عبادت کند".[بحارالانوار، ج 67، ص 253، حدیث 10]


علاّمه مجلسی بعد از ذکر حدیث می فرماید: عشق به معنای زیاده روی در دوست داشتن و محبت است. گاهی خیال می شود عشق، مخصوص علاقه داشتن به امور باطل است، به همین جهت در علاقه به خدا به کار نمی رود، اما این حدیث بر خلاف پندار مزبور است؟ آن چه در مورد مذمت و سرزنش است، ‌عشق جسمانی، حیوانی و شهوانی است و آن چه مورد مدح و ستایش قرار گرفته، عشق روحانی و انسانی می باشد. عشق نوع اوّل به مجرّد وصال و رسیدن به آن، فانی شده و از بین می رود و عشق از نوع دوم تا ابد باقی و پایدار است.[بحارالانوار، ج 67، ص 254]
  


در انجیل از عشق به عنوان مجموعه‌ای از اعمال و رفتارها نام برده شده‌است که معنایی وسیع‌تر از ارتباط احساسی دارد. عشق مجموعه‌ای از رفتارهای انسان است که انسان بر اساس آنها عمل می‌کند. در انجیل به افراد سفارش شده که علاوه بر معشوق خود و حتی دوستانشان دشمن خود را نیز دوست داشته باشند. در انجیل از این عشق فعال در قرنتیان ۸-۴: ۱۳ سخن به میان آمده است:

عشق صبور است، عشق مهربان است. هرگز حسادت نمی‌کند، هرگز به خود نمی‌بالد، مغرور نیست. گستاخ نیست و خودخواه نیست، به سادگی خشمگین نمی‌شود، خطاهای دیگران را به خاطر نمی‌سپارد. عشق از همدمی با شیطان لذت نمی‌برد بلکه دوست دار حقیقت است. همواره حافظ است، همواره به دیگران اعتماد دارد، همواره امیدوار است و همواره پاینده است. عشق هرگز شکست نمی‌خورد.

 


                                                   


عشق آتش سوزان است ودریای بی کران است؛ هم جان است و هم جان را جان است و قصّه بی پایان است و درد بی درمان است. عقل در ادراک او حیران است و دل در دریافتِ او ناتوان است، نهان کننده عیان است و عیان کننده نهان است، روح روح است و فتح فتوح است. اگر روح، حیات اجساد است، عشق ،حیات دل ها است. عاشق اگر خاموش باشد عشق دلش را چاک کند و از غیر خودش پاک کند؛ و اگر بخروشد وی را زیر و زبر کند و از قصّه وی همه شهر و کوی را خبر کند.

عشق هم آتش است و هم آب، هم ظلمت است و هم آفتاب. عشق درد نیست ولی به درد آرد، بلا نیست و لیکن بلا آرد. هم چنان که موجب حیات است، سبب ممات است؛ و هر چند مایه راحت است پیرایه آفت است. محبّت، محب را سوزد نه محبوب را، و عشق هم طالب را سوزد و هم مطلوب را.



این عشق مجاز نیز به دو قسم است: عشق نفسانی و عشق حیوانی. عشق نفسانی آن عشقی است که مبدأش شباهت و همانندی نفس عاشق با معشوق در جوهر باشد و بیشتر اعجابش به سبب شمائل و اخلاق پسندیده معشوقاست و عشق حیوانی آن عشقی است که منشأش شهوت بدنی و در راستای لذت حیوانی باشد. به همین دلیل بیشتر یه تعجبش از ظاهر و رنگ و شکل بدنی نشأت می‏گیرد. گر چه همه یه یک نکته برگشت دارد، و آن شیفتگی به زیبایی است که لطافت نفس اقتضای آن را داشته به خلاف عشق حیوانی که اقتضای نفس اماره است.

 امّا اینکه آیا از نظر اسلام عشق ورزیدن صحیح است یا نه؟ از شرح بالا روشن شد که عشق حقیقی و نفسانی موردتأیید اسلام، به قول نظامی گنجوی:

         عشق آیینه بلند نور          شهوت ز حساب عشق دور است    

 پس صرف محبّت به چیزی قبیح نیست؛ زیرا:   اِنَّ اللّه‏َ جمیل و یُحبّ الجمال    ؛ خداوند خودش زیباست و زیبایی را دوست دارد  و حتی در مورد خلقت انسان آمده است که:   لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم


مدعی دیگر مزن بیهوده لاف عاشقی 

                                         که حسین(ع) یک عاشق دارد آن هم زینب(س) است

یه پیام دوستانه برای تمام کسانی که احساس میکنند عاشقند:

بدونید که هیچ کی اندازه خدا عاشقتون نیست....!پس عاشق خدا باشید.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد