تا ابد نام جانبازان ،با ابالفضل (ع) جاودان است......
از بچگی آرزو داشت ظهر عاشورا، علامت را روی دوشش بگذارد و جلودار دسته باشد. همه
میگفتند: «کوچکی، بزرگ که شدی بیا.»بزرگ شد، میان کسانی که داوطلب بودند علامت را
بلند کنند، از همه لاغرتر بود. گفتند: «برو سربازی، بر و بازو که پیدا کردی
بیا.»سرباز شد. جبهه رفت. اسیر شد.محرم بود که برگشت، با آستینهای خالی که به سر
شانهاش سنجاق شده بود و نگاهی
که هنوز رنگی از حسرت داشت.