افشای اطلاعات دهه 60 / بی اعتنایی به دستورات امام(ره) و رهبری توسط موسوی
ریشه مخالفت های میر حسین موسوی با فرامین و دستورات امام خمینی (ره) و رئیس جمهور وقت ( آیت اله خامنه ای ) را باید در همان اوایل انقلاب جستجو کرد.
حیدر رحیم پور ازغدی در مصاحبه ای می گوید: زمان بنی صدر ، از ریاست جمهوری یک نامه بیست سی صفحه ای علیه ولی فقیه نوشته بودند که من جوابش را تحت عنوان « بحران کشنده » دادم.آن را بردم به روزنامه جمهوری اسلامی دادم به میر حسین موسوی آن را چاپ نکرد.مقاله را دادم به کیهان و در کیهان چاپ شد… یک روز هم موسوی آمده بود به مشهد و درباره ولی فقیه سخنرانی کرد.عین عبارت موسوی این بود که گفت « ما شاه را برداشتیم که باز با دست خودمان شاه بتراشیم؟ » منظورش ولی فقیه بود(ویژه نامه روزنامه ایران به مناسبت 9 دی- دی ماه 1389 .ص 39 )
شهید حسن آیت نیز در مورد موسوی و همسرش گفته بود : افکار موسوی در خط ولایت نیست و هوادار مصدق و جزو حلقه حبیب الله پیمان است و در چنین مواردی خودش و همسرش مقابل مجلس خبرگان قانون اساسی می ایستند.بنابراین ،این دو نفر به احتمال قوی در مسیری خواهند رفت که در آینده اگر خودشان را اصلاح نکنند،جلوی نظام هم می ایستند.(همه دشمنان حسن آیت.پیشین،ص 43)
یکی از مسائلی که امام خمینی (ره) بارها در دوران نخست وزیری میر حسین موسوی به او تذکر داد اما او هیچگاه به تذکرات امام توجهی نکرد،مشارکت دادن مردم در امور اقتصادی اعم از تولید و تجارت و خدمات بود.آیت الله مهدوی کنی در این زمینه می گوید: دولت آقای میر حسین موسوی …دولت سالاری را در امور اقتصادی عملا ترجیح می داد و این سیاست تنها به خاطر جنگ نبود،بلکه اصلا سبک تفکر ایشان این طور بود… برداشت ما این بود که آقای موسوی می خواهد کلا دولت در تمام امور اقتصادی حضور داشته باشد و ما این را قبول نداشتیم.(خاطرات آیت الله مهدوی کنی –پیشین ،ص 323)
امام خمینی (ره) در بخشی از پیام 22 بهمن 1363 می فرمایند: دولت چنانچه کرارا تذکر داده ام ،بی شرکت ملت و توسعه بخش های خصوصی جوشیده از طبقات محروم مردم و همکاری با طبقات مختلف مردم،با شکست مواجه خواهد شد.کشاندن امور به سوی مالکیت دولت و کنار گذاشتن ملت،بیماری مهلکی است که باید از آن احتراز شود(صحیفه امام،ج 19 –ص 158)
همان گونه که امام خمینی (ره) در سال 63 می فرمایند،کرارا در این باره به دولت موسوی تذکر داده اند اما ظاهرا میر حسین موسوی گوش شنوایی برای شنیدن تذکرات امام نداشته است.یکی از کسانی که علی رغم سرپیچی های موسوی ،همچنان از وی حمایت می کرد،آقای هاشمی بود.ایشان در یادداشت مورخ 31 اردیبهشت 1365 خود می نویسید: آقای اسد الله بادامچیان (نماینده تهران) به دفترم آمد… پیشنهاد تغییر دولت و آوردن دولت جدیدی که طرفدار واگذاری کارها به مردم باشد ،برای حل مشکلات اقتصادی را داد که گفتم عملی نیست.(اوج دفاع-پیشین،ص102)
امام خمینی (ره) باز هم در تاریخ 19 خرداد 1365 می فرماید: مردم را در همه امور شرکت بدهیم.دولت به تنهایی نمی تواند که این بار بزرگی که الان به دوش این ملت است ،بردارد.همان طوری که ملاحظه می کنید اگر چنانچه این شور و شعف ملت و جوان های عزیز نبود،هیچ دولتی نمی توانست مقابله کند با این قدرت هایی که همه قدرتشان را پهلوی هم گذاشتند و به ما حمله کردند.بدون این که این ملت همراهی کند ما نمی توانستیم کاری کنیم… شرکت بدهند مردم را در همه امور …. با شرکت اینها شما می توانید اداره کنید این کشور را.مردم را در امور شرکت بدهید ،در تجارت شرکت بدهید،در همه امور شرکت بدهید.(صحیفه امام،ج 20،ص56 )
این تذکرات پی در پی امام حاکی از آن است که موسوی اعتنایی به رهنمود های امام خمینی نداشته است.
حجت السلام دری نجف آبادی ( رئیس سابق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ) در مصاحبه ای می گوید: در مجلس اول،برنامه خاصی از سوی دولت مهندس موسوی به مجلس ارائه شد… در این برنامه سیاست های مناسبی برای این که مردم و بخش خصوصی در اداره اقتصاد حضور داشته باشند،پیش بینی نشده بود.در این برنامه همچنین مسائل فرهنگی و امور دفاعی و امنیتی هم توجه خاصی نشده بود… ما برنامه پیشنهادی دولت را به دلیل این که مبتنی بر مشارکت بخش خصوصی نبود،رد کردیم اما در برنامه پیشنهادی ما مشارکت خصوصی به صورت جدی پیش بینی شده بود( هفته نامه شهروند امروز،21 مهر 1387،ص 11)
مهندس مرتضی نبوی در مصاحبه ای در سال 74 می گوید : اقلا من سه سند از زمان دولت آقای موسوی به خاطر دارم که حضرت امام از آقای موسوی گله کردند که من بارها گفته ام مشارکت مردم ولی در عمل اتفاقی نیفتاده است.(پیشین،ص17)
ادامه مطلب ...
سی و چهار سال مقاومت و تقدیم هزاران هزار شهید برای حفظ ناموس و عزت ایران بود!چرا آقایان
روحانی وظریف قادر به درک این موضوع نیستند؟
ما حاضر بودیم که بمیریم اما دست دوستی به امریکا ندهیم!
درکجای تاریخ کشورآمریکا پایبند به اصول اخلاقی و اعتقادی بوده که ما بخواهیم به آنها اطمینان کنیم!
آخه حیف نیست که یه ایرانی با لبخند به این آمریکایی گرگ صفت نگاه بکنه!
آقای ظریف با خنده هایی که می کنه ،دست آقای کفاشیان رو از پشت بسته؟
چرا ما باید با کشوری که خود افتخار استفاده از بمب اتم را دارد! در مورد انرژی صلح آمیز هسته ای
مذاکره کنیم؟
خون شهدای هسته ای چه شد؟
خوش به حال شهدا که رفتند و این روزگار را ندیدند!
خوش به حال امثال احمدی روشن ها؟
شهادت حاج حسن تهرانی مقدم برای ما خیلی سخت بود اما خوشا به احوالش که این روزها را ندید !.
...تیم مذاکره کننده ما میخواهد بر سر موشک هایی که حاج حسن و دوستانش تولید کرده بودند معامله بکند!
...
...
خیلی دلتنگم برای مردان روزگار جنگ که میگفتند: جنگ ،جنگ تا پیروزی....تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ما است
...تمامی ارزش ها دارد زیر پای مردانی از جنس ایران له می شود؟ متأسفم.
تجزیهطلبی از شاخصههای اصلی اقدامات تروریستی پژاک است و این گروهک نیز در راستاى اقدامات مشابه با پ.ک.ک، از سال 2003 تاکنون دهها تن از شهروندان بىگناه را در عملیاتهاى ضدانسانى خود به ویژه در ناحیه شمالغرب کشور کشته است.
گروه امنیتی دفاعی - اواخر خردادماه سال 90 بود که نیروی زمینی سپاه دست به یک سلسله عملیات برای برقراری امنیت در منطقه شمالغرب زد.
اگرچه سابقه جهاد برای برقراری امنیت در مناطق کردنشین در انقلاب اسلامی به ماههای اول پیروزی انقلاب بر میگردد اما این بار با وجود گذشت بیش از سه دهه از آن سالها، یک بار دیگر پاسداران انقلاب باید خون خود را برای امنیت هموطنان کُرد میدادند.
فتح قلههای امنیت در شمالغرب البته به راحتی نبود چراکه گروهکهای ضدانقلاب با حمایتهای همه جانبه اطلاعاتی و حتی لجستیکی غرب (به سردمداری آمریکا) این بار با تمام توان آمده بودند تا خاک بخشی از ایران را به توبره بکشند.
این عملیاتها که در نیمه اول سال 90 انجام شد، تا اواخر شهریور به طول انجامید تا نهایتا با تقدیم دهها شهید و جانباز در این عملیاتها، بار دیگر امنیت به منطقه بازگشت و گروهکهای ضدانقلاب مجبور به ترک خاک ایران شدند.
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس، در دومین سالگرد این عملیات در نظر دارد تا طی سلسله مطالبی تحت عنوان «فتح قلههای امنیت» به بررسی جنبههای مختلف و اقدامات صورت گرفته در جهت ایجاد امنیت در این مناطق شمالغرب بپردازد؛ امنیتی که نه با زور اسلحه، بلکه با رویکرد بکارگیری توان مردم منطقه و سازندگی و آبادانی مناطق، بومی شده است.
آنچه در زیر میخوانید مروریست بر تاریخچه، نحوه شکلگیری و کارنامه جنایت بار گروهک تروریستی پژاک که به عنوان شاخهای از حزب پ.ک.ک اقدام به ناامنسازی منطقه شمالغرب ایران میکرد.
این گروهک تروریستی با دستاویز قرار دادن مسایل قومیتی سعی بر آن داشت تا با عضوگیری از میان هموطنان کُرد، علاوه بر گسترش سازمان تروریستی خود، موضوع جدایی طلبی و استقلال منطقه کردستان را نیز با قدرت بیشتری دنبال کند، موضوعی که البته همچون سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب با هوشیاری هموطنان کُرد ناکام ماند.
***
* اعلام موجودیت در نزدیکی مرزهای ایران
گروهک تروریستی پژاک در سال 2003 و با راهبرد جنگ مسلحانه و بهرهگیری از ایدئولوژى مارکسیسم و به عنوان زیرشاخه حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) اعلام موجودیت کرد.
این گروهک تروریستی با استقرار در کوهستان «قندیل» در نزدیکى مرز ایران، تحت حمایت کامل دولتهای غربى به عنوان اهرمی برای فشار سیاسى بر ایران و ناامنسازی محیط پیرامونی آن فعالیت میکرد و اقدامات تروریستی خود را بر مبنای جنگ نامتقارن و چریکی صورت میداد.
سرکرده این گروهک، «رحمان حاجی احمدى» تحت نظارت سازمان اطلاعات آلمان و در این کشور به سر مى برد و رژیم صهیونیستی نیز از مهمترین تامین کنندگان لجستیک این گروهک است که بارها خبر آموزش شبهنظامیان آنها توسط افسران رژیم صهیونیستی و آمریکا منتشر شده است.
در این میان، دولت عراق نیز به دلیل ضعف شدید ساختار فدرالی، قادر نیست که هیچگونه نظارتى را بر عملکرد دولت اقلیم کردستان در این مورد اعمال کند.
.
آموزش نظامی گروهک تروریستی پژاک
ادامه مطلب ...
...صدای شهید اوینی را هم دراورده بود
با توجه به آسیب هایی که جریان انقلاب از رویکرد و عملکرد آقای خاتمی در دوران وزارت ارشاد ایشان خورده است، به نظر می رسد سخن اخیر جناب آقای جنتی که کارنامه روشن و وجهه مثبتی در میان مردم دارند، سخن دقیقی نباشد.
جناب آقای جنتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا طی اظهاراتی عنوان کرده اند که امیدوارند بتوانند در وزارت ارشاد ادامه دهنده راهی باشند که سیدمحمد خاتمی آغاز کرد.
برای این شخص و تمام کسانی که خط فکری ایشان را دنبال میکنند واقعآ متاسفم! آیا ابتذال ،افتخار است؟
- خاتمی نزدیک به 10 سال وزیر ارشاد بود.
بدین صورت که میر حسین موسوی در کابینه دوم خود نیز نام او را برای تصدی
وزارت ارشاد به مجلس معرفی کرد و وقتی کار دولت موسوی پایان یافت، هاشمی
رفسنجانی در راس دولت قرار گرفت و این بار در مقام رئیس جمهور، یار دیرینه
خود را در مقام وزارت ابقا کرد.
- یکی از نشریاتی که در وزارت ارشاد آقای
خاتمی منتشر می شد، نشریه گردون بود. «عباس معروفی» که یک مدیر میانی در
وزارت ارشاد خاتمی بود و ارتباط تنگاتنگی با کیان داشت، مدیر مسئول این
ماهنامه بود. درباره فعالیت های گردون همین بس که در شـمـاره 47ـ46 خـود
از سـانـسـور تـصـاویــر مستهجن زنان در ایران انتقاد کرده بود. این نشریه
در آخریـن شـمـاره اش حجـاب و زن محجبه ایـرانى را به سختى هتـک کـرد که
سبب توقیف آن و بازداشت معروفى شد.
- در دوره وزارت آقای خاتمی بر فرهنگ و
ارشاد اسلامی، وضعیتی به وجود آمده بود که وقتی در سال 70 «محمد تقی بانکی»
اولین شماره ماهنامه «نگاه نو» را منتشر ساخت، در ستون سرمقاله آن نوشت:
«امروز نوشته های روزنامه نگاران مانند آبی است که سال ها پشت سدی بلند جمع
شده و ناگهان چون سیل بر بستر رودخانه ای خشک رها شده است. در آستانه
میدان فراخ آزادی هستیم». کار به جایی رسیده بود که نشریه ضد انقلابی «جنگ»
چاپ لس آنجلس از این میدان فراخ دهان تعجب گشوده بود: «در ایران مجلاتی
منتشر می شوند بسیار پرمحتوا که دست به مبارزه و مقاومت فرهنگی زده اند.
حرف هایی می نویسند که ما در این سوی اقیانوس جرأتش را نداریم».
حجر بن عدی در سال 51 به همراه پسرش و تعدادی دیگر از صحابه توسط معاویه بن ابی سفیان به شهادت رسید.
کشته شدن وی توسط معاویه باعث بروز تنش در جامعه مسلمانان در آن زمان شد. مرقد ایشان در منطقه "عدرا" در نزدیکی دمشق قرار دارد.
بر اساس گزارشها، گروهکهای تروریستی، ابتدا ضریح حجر بن عدی را تخریب و پس از آن نبش قبر کردند.
یک رسانه لبنانی اعلام کرد: جسد مطهر حجر بن عدی هنوز سالم بوده و تروریستها جسد این شیعه امیرالمؤمنین (ع) را به مکانی نامعلوم منتقل کردهاند.